فیلمساز لهستانی مارک سکروبچکی در سال دو هزار و ده با تکنیک سه بعدی ساخته است. دنی بوی ترانه غمناکی ست که شاعر انگلیسی فردریک ودرلی در هزار و نهصد و سیزده سرود و هنرمندان زیادی آن را خوانده اند. از دنی بوی به عنوان ترانه ی خاکسپاری یاد کرده اند و به نوعی سرود ملی غیر رسمی امریکائی ها و کانادائی های ایرلندی تبار به شمار می آید. فیلم سکروبچکی داستان استعاری مردمانی ست که در یک جامعه مصرفی نا به هنجار به بینایی، اندیشیدن و دانایی پشت کرده و از فجایعی که در اطرافشان رخ می دهد بی خبرند. در این جامعه برای رسوا نشدن و به دست آوردن خوشبختی پوشالی باید همرنگ جماعت شد. فیلم لحن نومیدانه ای دارد، اما دیدن آن می تواند ما را به ضرورت ساختن دنیایی که بینش و خرد و آزادی فرد بر آن حکمفرما باشد تشویق و هدایت کند. اگر دنی بوی را قبلا دیدهاید، گمان می کنم تماشای عبرت انگیز دوباره و چند باره این فیلم مفهومی, بیهوده نباشد. در شماره آینده مجله بخارا مقاله ای نوشته ام که بخشی از آن به کوری همگانی جامعه جهل زده می پردازد.