1398/04/16
کیارستمی به بزرگی فیلمهایش نبود!
عباس کیارستمی در تیرماه زاده شد و در تیرماه از دنیا رفت. هنرمندان بزرگ لزوماً در زندگی شخصی خود همان چیزی نیستند که در آفریده هایشان بیان یا تبلیغ می شود. گاهی بزرگداشت و تعریف و تمجید از آثار پر ارزش هنرمندان با ستایش بی حد و اندازه و اسطوره سازی از خود آنها مخلوط و اشتباه می شود. آثار هنری، گاهی در نقطۀ مقابل آفرینندهٔ خود قرار می گیرند؛ او را افشاء می کنند و از پا در می آورند.
کیارستمی فیلمساز بزرگی بود اما خود او به بزرگی فیلمهایش نبود. در کنار همۀ خوبی ها و حضور دلچسبی که داشت، استعداد عجیبش فقط در فیلم ساختن و خوب بازی گرفتن از دیگران نبود، خودش هم به شیوائی و ظرافت نقش بازی می کرد و بلد بود چطور بهره بگیرد و چطور به موقع ول کند و طرف نفهمد یا خیلی دیر بفهمد. در چیزهائی خسیس بود، بخصوص در باز کردن مشت خود. در عین افتادگی، کارهائی می کرد که همه او را ببینند و از یادش نبرند. میل نهفته ای به غلبه بر هر چیز و هرکس داشت. “شیرین” اش فرصتی شد تا هر زنی با هر سن و سال و با هر رنگ و بو و در هر جایگاه به خاک بیفتد و عاجرانه اشک بریزد. دلدادگانش مدتها پیش از رفتنش، ساختن بنای رفیع یادبود آن مرد بلند بالای سیاه چرده را شروع کرده بودند؛ آجر روی آجر می گذاشتند بی آنکه اجازه داشته باشند در پشت آن عینک تیره، که همه را می پائید، واقعیت را در اعماق چشمان او ببینند. با همگان بود و با هیچکس نبود. و با این همه، دور از او، در گرمای تیرماه و مرداد سختی که از راه می رسد، همچنان از چشمۀ زلال و خنک بسیاری از آفریده هایش می نوشیم و سیراب نمی شویم.